گریه

این پایگاه در راستای تولید کلیپ اختصاصی از درس اخلاق بزرگان و روضه های سخنرانان مطرح کشوری طراحی شده است.

گریه

این پایگاه در راستای تولید کلیپ اختصاصی از درس اخلاق بزرگان و روضه های سخنرانان مطرح کشوری طراحی شده است.

مشخصات بلاگ

تمامی مطالب این وبلاگ ، به طور اختصاصی تولید گشته است و در غیر اینصورت منبع را ذکر کرده ایم
________________________________
با معرفی این وبلاگ به دوستان خود ، در ثواب انتشار معارف اهل بیت شریک شوید.
________________________________
عمده مطالب وبلاگ گریه ، کلیپ و متن درس اخلاق بزرگان و اساتید اخلاق و مسائل سیر و سلوک می باشد.
________________________________
آدرس کانال تلگرام
t.me/jamaleshamse
آدرس سروش
https://sapp.ir/jamaleshamse
آدرس ایتا
https://eitaa.com/jamaleshamse

آخرین نظرات

چه کنیم ما هم ولی خدا شویم ؟

شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

آیت الله قرهی می فرمایند :یک موقعی ما به آیت­الله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف) عرض کردیم: اولیاء الهی چه کسانی بودند؟ چه طور بودند؟ با اشاره گفتند: تو هم می­توانی باشی! ما یکّه خوردیم! فرمودند: بله! تو هم می­توانی باشی! به شرط این که انسان باشی!

 

هر کس فرمان پروردگار عالم را «به ما هو امره» به آن چه که خدا امر کرده است انجام بدهد، ولیّ خدا می گردد! شک نکنید، به خدا قسم، ولیّ خدا می­شود! چشمش باز می­شود و چیزهایی می­بیند که اوائلش می­ترسد امّا امر به سکوت است! چون اولیاء الهی دکّان و بازار که ندارند، آنها هستند و عشق بازی با پروردگار عالم! مطالبی می­بیند که من و شما نمی­بینیم! به قوّه مخیله ما هم وارد نمی­شود! آن ها عالم بین، غیب بین و... می­شوند. انسان مطیع فرمان خدا شود، ولیّ خدا می­شود!

* برای آشنایی با آیت الله قرهی به منوی شرح زندگی و احوال بزرگان در بالای وبلاگ مراجعه فرمایید.

* برای اطلاع از بروز سانی وبلاگ به منوی بالای سایت با عنوان "راهنمای اطلاع از بروسانی وبلاگ " مراجعه فرمایید.

نظرات  (۲)

بسیار عالی بود...
ولی فرمان پروردگار را بما هو امره انجام دادن بسی کار بسیار دشواری است!
کار هر کس نیست...
ولی ان شاء الله که خدا توفیق همچین طاعتی را شامل حال همه ی عاشقانش بکنن.
پاسخ:
سعدی تعریف می کنه مردی دیدم که گوسفندی همراهش بود. وقتی مرد تند راه می رفت گوسفند هم همراه مرد تند حرکت می کرد. وقتی مرد می ایستاد گوسفند هم می ایستاد. وقتی مرد یواش حرکت می کرد گوسفند هم حرکت می کرد.
ولی هیچ ریسمانی بر گردن گوسفند نبود. تعجب کردم و نزدیک رفتم به او گفتم با این گوسفند چه کرده ای که اینقدر مطیع توست ؟
مرد جواب داد : احسان !
متشکرم..بسیار خوب بود .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی